نیکاننیکان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

شاهکاری به نام نیکان

روند رشد نیکان

نیکان داره بزرگ و بزرگ تر می شه و هر روز داره وابستگیش به مامان کم می شه . الان که به روزهای گذشته فکر می کنم یاد تمام رفتارها و حرکاتش می افتم دلم برای روزهای قشنگ نوزادیش تنگ می شه. زمانهایی که یه کار جدید یاد می گرفت چقدر براش هیجان زده می شدم و چقدر دلم می لرزید وقتی که با دور شدن از مامان به گریه می افتاد. الان دیگه یاد گرفته زمانهایی رو هم بدون مامان بگذرونه و این اولین قدم برای مستقل شدنشه. و من خوشحال از اینکه پسرم داره کم کم خودش رو پیدا می کنه و شخصیتش شکل می گیره و ناراحت از اینکه داره از مامان دور می شه. می خوام تمام عادات؛ رفتارها و تغییراتی که نیکان تا به امروز داشته رو بنویسم. این پست از وبلاگ رو برای خودم می نویسم . دوست دا...
22 مرداد 1392

روزشمار زندگی نیکان

  نیکان عزیزم تاریخ ها و مناسبتهای مهم زندگیت رو اینجا برات می نویسم: چهارشنبه26 بهمن90  سیسمونیت رو آوردیم خونه و چیدیم. دوشنبه 14 فروردین 91 ساعت 7:10در 39 هفتگی توی بیمارستان بهشتی به دنیا اومدی. چهارشنبه 23 فروردین بند نافت افتاد و رسما از دوران جنینی جدا شدی. سه شنبه 29 فروردین با یه جراحی کوچیک ختنه شدی. پنج شنبه 7 اردیبهشت برات جشن نوزادی گرفتیم. شنبه 23 اردیبهشت ناخن های دوران جنینیت رو کوتاه کردیم. حدود 5 تا 5.5 ماهگی یاد گرفتی که بشینی. دقیقا 8 ماهه بودی که من متوجه جوانه زدن اولین دندونت شدم. حدود 8/5 ماهگی سینه خیز و چهاردست و پا رو ترکیب کردی و حرکت می کردی. ح...
20 مرداد 1392

گردش یک روزه در قمصر

چند روز پیش سه نفری رفتیم قمصر. این اولین پیک سه نفری ما بود. روز خیلی خوبی بود خیلی خوش گذشت مخصوصا به نیکان که حسابی از بازی توی جوی آب کیف کرده بود.     رفتیم باغ پرندگان . عکس العمل نیکان خیلی جالب بود . هیجان زده شده بود . از بعضی پرندگان مثل طاووس و زاغ ترسید. کلی هم حرف می زد همه ی اون چیزایی رو که میدید تک تک برای ما تعریف می کرد!!   پارک هم رفتیم نیکان حسابی بازی کرد.   طبق معمول می خواد از این طرف سرسره بره بالا:   در حال تاب بازی:   داره نقشه می کشه که دیگه چیکار کنه:   در حال قدم زدن و سرک کشیدن به اطراف ...
10 تير 1392

نیکان و خانه بازی

چند وقته که گاهی نیکان رو می برم خانه بازی . کلی دوست داره و ذوق می کنه. اینم عکساش: با چه شیطنتی داره بچه ها رو نگاه می کنه!! از اول تا آخر هم با همین وسیله بازی می کنه و یه سره میگه بوووم بووووم!   نیکان در استخر توپ البته زیاد از لبه استخر دور نمی شه     نیکان دوست نداره از پله های سرسره بالا بره گیر داده از این طرف بره!!   دالی آقا موشه!   نیکان دیگه خسته شده نشسته یه نفسی تازه کنه!   ...
25 خرداد 1392

عکس های ماهانه

نیکان من؛ مامان 14 هر ماه ازت یه عکس می گیره (چون تو روز 14 به دنیا اومدی). این عکس تشریفات خاصی نداره یکی از حالتهای طبیعیته توی اون روز. مثلا وقتی داری بازی میکنی؛ غذا می خوری؛ خوابی و ...   عکس 14 فروردین:   14 اردیبهشت:       14خرداد:   14 تیر:     14 مرداد: 14 شهریور:     14 مهر:         ١٤آبان:   عکس ١٤ آذز:     ١٤ دی:       ١٤ بهمن:   ١٤ اسفند: ...
12 خرداد 1392

اولین سیزده بدر نیکان!

سیزده بدر امسال رفتیم همون جایی که پارسال رفته بودیم. برای من خیلی خاطره انگیز بود آخه پارسال بعد از برگشتن از اونجا به خاطر پیاده روی طولانی که کرده بودم بلافاصله راهی بیمارستان شدم و صبح فرداش نیکان گلم به دنیا اومد. نیکان طبق معمول همش می خواست بره دور بر آتیش یا اینکه توی خاکا بازی کنه ؛ کار من از اول تا آخر این بود که مواظب باشم نسوزه یا چیزی از زمین بر نداره بخوره. به هر حال سیزده بدر خوبی بود به نیکان که خیلی خوش گذشت . نیکان داره سعی می کنه علف گره بزنه:       بقیه در ادامه مطلب نیکان بغل بابا یاسر:   ...
29 فروردين 1392

تعطیلات نوروزی

امسال اولین نوروز نیکان بود و من توی تمام مهمونی ها و عید دیدنی ها یاد سال قبل می افتادم که هر لحظه منتظر تولدش بودم . ما نوروز معمولا مسافرت نمی ریم تعطیلات رو با خانواده و دوستان به مهمونی و گردش های یه روزه توی طبیعت می گذرونیم  امسال هم  یه روز رفتیم دلیجان قرار بود بریم سد ولی گفتن که سد آب نداره ما هم چند ساعتی رو توی یه پارک جنگلی گذروندیم ؛ آتیش کردیم و چایی خوردیم . این نیکانه که توی هوای خوب بهاری دراز کشیده و استراحت می کنه!!!:   حدود 9 فروردین هم  یه دو روزی رفتیم کرج خونه دوست بابا. نیکان تا تونست شیطونی کرد هیچ چیز خونه از دستش در امان نبود فکر کنم اگه چند روز دیگه می موندیم همه چیز خونه رو داغون ک...
24 فروردين 1392