نیکاننیکان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

شاهکاری به نام نیکان

کویر مرنجاب

چند وقت پیش با دایی جون و خانوادش رفتیم کویر. شب رو کویر مرنجاب موندیم و صبح فرداش بعد از صبحانه رفتیم دریاچه نمک.  کلی به نیکان خوش گذشت. تنبلی کردم و پستی براش نذاشتم ولی دلم نیومد بیخیال بشم از بس که قشنگ و دوست داستنی بود.  اینم عکساش: نیکان وسط ریگزارهای بکر کویر مرنجاب   اینجا هم حوضچه های دریاچه نمکه:   نیکان میان شوره زارهای دریاچه نمک:   نیکان و بابا در حال شتر سواری:     نیکان و مامان توی ریگزارها:   نیکان و پسر دایی؛ آریا :   اینم دو تا عکس زیبا از کویر و دریاچه نمک:   ...
14 بهمن 1392

سفر به شمال

حدود یه ماه پیش رفتیم مسافرت اول شمال و بعد هم مشهد و من تازه فرصت کردم عکسهای سفر نیکان رو بذارم. توی این سفر ما با خانواده عمو و عمه و خاله فرزانه همسفر بودیم که بعد از شمال عمو و عمه از ما جدا شدن و برگشتن خونه ما و خاله فرزانه راهی مشهد شدیم. سفر امسال نسبت به پارسال خیلی بهتر بود. نیکان می تونست بازی کنه و از گردش توی محیط لذت ببره از طرفی هم وابستگیش به مامان کمتر شده بود بادیگران هم ارتباط برقرار می کرد و باهاشون بازی می کرد . مامان هم فرصتی برای تفریح و لذت بردن از سفر نصیبش می شد از اونجایی که نیکان عشق آتیش بازیه بزرگترین تفریحش توی این سفر درست کردن آتیش کنار ساحل بود. هر جا یه تیکه چوب پیدا می کرد می برد میداد به شوهر خاله...
15 مهر 1392

زیارت قبول مشدی نیکان

بعد از چهار روز گردش در شمال راهی مشهد مقدس شدیم. این اولین سفر نیکان به مشهد مقدس بود. سفر خیلی خوبی بود.    و اما عکس ها:  نیکان توی صحن به سرعت داره میره؛ کجا؟ معلوم نیست. به تقلید از دیگران یه نابلون هم برداشته که کفشهاشو بذاره توش   دیگه از راه رفتن خسته شده  لج کرده نشسته منتظره یکی کوتاه بیاد بره بغلش کنه   بقیه عکسها در ادامه   گوشه و کنار درختان دنبال چوب می گرده   چیه بازم عکس؟!!!   نیکان می خواست ضریح امام رو ببوسه هرچی می گفتیم نمی شه قبول نمی کرد. آخرش مجبور شد به بوسیدن درها بسنده کنه     دو تا عکس زیبای دیگه: ...
15 مهر 1392

گردش یک روزه در قمصر

چند روز پیش سه نفری رفتیم قمصر. این اولین پیک سه نفری ما بود. روز خیلی خوبی بود خیلی خوش گذشت مخصوصا به نیکان که حسابی از بازی توی جوی آب کیف کرده بود.     رفتیم باغ پرندگان . عکس العمل نیکان خیلی جالب بود . هیجان زده شده بود . از بعضی پرندگان مثل طاووس و زاغ ترسید. کلی هم حرف می زد همه ی اون چیزایی رو که میدید تک تک برای ما تعریف می کرد!!   پارک هم رفتیم نیکان حسابی بازی کرد.   طبق معمول می خواد از این طرف سرسره بره بالا:   در حال تاب بازی:   داره نقشه می کشه که دیگه چیکار کنه:   در حال قدم زدن و سرک کشیدن به اطراف ...
10 تير 1392

اولین سیزده بدر نیکان!

سیزده بدر امسال رفتیم همون جایی که پارسال رفته بودیم. برای من خیلی خاطره انگیز بود آخه پارسال بعد از برگشتن از اونجا به خاطر پیاده روی طولانی که کرده بودم بلافاصله راهی بیمارستان شدم و صبح فرداش نیکان گلم به دنیا اومد. نیکان طبق معمول همش می خواست بره دور بر آتیش یا اینکه توی خاکا بازی کنه ؛ کار من از اول تا آخر این بود که مواظب باشم نسوزه یا چیزی از زمین بر نداره بخوره. به هر حال سیزده بدر خوبی بود به نیکان که خیلی خوش گذشت . نیکان داره سعی می کنه علف گره بزنه:       بقیه در ادامه مطلب نیکان بغل بابا یاسر:   ...
29 فروردين 1392

تعطیلات نوروزی

امسال اولین نوروز نیکان بود و من توی تمام مهمونی ها و عید دیدنی ها یاد سال قبل می افتادم که هر لحظه منتظر تولدش بودم . ما نوروز معمولا مسافرت نمی ریم تعطیلات رو با خانواده و دوستان به مهمونی و گردش های یه روزه توی طبیعت می گذرونیم  امسال هم  یه روز رفتیم دلیجان قرار بود بریم سد ولی گفتن که سد آب نداره ما هم چند ساعتی رو توی یه پارک جنگلی گذروندیم ؛ آتیش کردیم و چایی خوردیم . این نیکانه که توی هوای خوب بهاری دراز کشیده و استراحت می کنه!!!:   حدود 9 فروردین هم  یه دو روزی رفتیم کرج خونه دوست بابا. نیکان تا تونست شیطونی کرد هیچ چیز خونه از دستش در امان نبود فکر کنم اگه چند روز دیگه می موندیم همه چیز خونه رو داغون ک...
24 فروردين 1392

اولین سفرهای نیکان

اولین مسافرت نیکان به اصفهان بود. وقتی نیکان 3 ماهه بود رفتیم اصفهان و چند روزی خونه دختر دایی مهمون بودیم. از اون جایی که ماشین خراب شد این چند روز بدون برنامه خاصی گذشت و فقط باغ گلها و میدون امام رفتیم. نیکان در باغ گلها:   سفر بعدی نیکان به شمال بود و از اونجایی که من گوشیم رو توی همون سفر به دریا تقدیم کردم تمام عکسهایی که گرفته بودم همراه با عکسهای قبلی نیکان از بین رفت و هیچ عکسی که بشه توی وبلاگش گذاشت از اون سفر ندارم. بعد از 20 روز ما دوباره رفتیم شمال!!! سفر خیلی خوبی بود نیکان وسط دریا:   نیکان در حال قایق سواری:   بعد از اون سفر؛ یه بار هم رفتیم تهران که همون زمان با بچه های نی ن...
14 اسفند 1391

نیکان در کویر

 از اونجایی که ما در دل کویر زندگی می کنیم هر چند وقت یه بار برای صبحانه یا ناهار می ریم کویر. چند هفته پیش هم برای ناهار رفته بودیم. نیکان کلی وسط ماسه ها بازی کرد و کلی از خاک بازی کردن ذوق کرده بود. اینم عکسهای نیکانه وسط ماسه ها:       ...
9 اسفند 1391
1